فیلم مونیخ ـ لبه جنگ یک فیلم بریتانیایی محصول ۲۰۲۱ به کارگردانی کریستین شوچو آلمانی است.

این فیلم بر اساس رمان مونیخ نوشته رابرت هریس ساخته شده است. هریس در رمان خود چهار روز از امضای قرارداد توافقنامه مونیخ در سپتامبر ۱۹۳۸ را توصیف می‌کند که در آن آدولف هیتلر، نویل چمبرلین، ادوار دالادیه و بنیتو موسولینی در مورد واگذاری مناطق آلمانی چکسلواکی به آلمان توافق کردند.

به گفته هریس، چمبرلین قصد آرام کردن اروپا را داشت که شکست خورد زیرا هیتلر به هر قیمتی جنگ می‌خواست. او در مورد اقدام چمبرلین می‌نویسد: «اما ارزش امتحان کردن را داشت چرا که به متفقین این اختیار اخلاقی را داد که علیه هیتلر بجنگند.»

فیلم در آغاز به سال ۱۹۳۲ و جشن پایان تحصیل دانشجویان دانشگاه آکسفورد برمی‌گردد. پائول ون‌هارتمن آلمانی با دوستانش از شکل‌گیری آلمان جدید صحبت می‌کند که بر اساس هویت نژادی خواهد بود. شش سال بعد زمزمه‌هایی مبنی بر شروع جنگ شنیده می‌شود. پائول ون‌هارتمن آلمانی و هیو لگات انگلیسی هر کدام در کشور خود دیپلمات می‌شوند، اولی به عنوان مترجم در دولت آلمان حضور دارد و دومی در نقش یک کارمند وزارت امور خارجه انگلیس که در زمان معاهده مونیخ به سمت منشی مخصوص نخست وزیر بریتانیا می‌رسد.

این دو گرچه بعد از تحصیل و به دلیل رویکرد سیاسی متفاوت نسبت به هیتلر دیگر با هم تماس ندارند، وقتی زمزمه‌های شروع جنگ از سوی آلمان علیه چک اسلواکی شنیده می‌شود هارتمن با واسطه (از طریق سیستم اطلاعاتی) می‌خواهد که لگات در کنفرانس مونیخ حضور داشته باشد تا بتواند آنچه را که از اسرار هیتلر درباره تصمیمش برای جنگ به دست آورده است از طریق دوست انگلیسی‌اش به دست مقامات بریتانیا برساند تا شاید بتوانند جلوی جنگ را بگیرند. اما بریتانیایی‌ها باور نمی‌کنند و فقط موفق می‌شوند با امضای معاهده مونیخ جنگ را به تاخیر بیندازند و این تاخیر کمک می‌کند تا کشورهای اروپایی آمادگی لازم برای جنگ را به دست آورند. برای همین وقتی هیتلر جنگ با لهستان را شروع می‌کند، امضاکنندگان معاهده مونیخ با آلمان وارد جنگ می‌شوند.
لطفا به اشتراک بگذارید: 

🙏لطفا به اشتراک بگذارید