کوروش کبیر بنیانگذار منشور حقوق بشر الگویی برای تاریخ
کوروش کبیر بنیانگذار و نخستین پادشاه هخامنشی بود که در بین سالهای ۵۲۹ تا ۵۵۹ پیش از میلاد، بر نواحی گستردهای از آسیا حکومت میکرد. کوروش در استوانه خود که در بابل کشف شده، خودش را “فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نواده کوروش، شاه بزرگ انشان، نواده چیشپیش، شاه بزرگ انشان، از خانوادهای که همیشه پادشاه بودهاست” معرفی میکند.
کوروش از تنها همسر خود کاساندان، دو پسر به نامهای کمبوجیه و بردیا داشت که کمبوجیه را پیش از لشکرکشی به شرق، بهعنوان ولیعهد خود انتخاب کرد. کمبوجیه بهواسطه انتصابش بهعنوان “شاه بابل”، عملاً بهعنوان جانشین تعیین شده بود و کوروش، امور این مملکت را به او واگذار کرد. احتمالاً کمبوجیه پس از مرگ پدرش، به مرزهای شمال شرقی سامان داد و در پاییز سال ۵۲۸ پیش از میلاد، حمله به مصر را آغاز کرد و توانست آنجا را فتح کند.
شخصیت کوروش
کوروش در نزد بابلیان، برگزیدهٔ مردوک، در نزد یهودیان، مسحشده خداوند بود و بهنظر نمیرسد که مادها او را سروری بیگانه فرض کردهباشند. هرودوت (نخستین تاریخنگار یونانیزبان)میگوید که پارسیان از او چونان یک پدر سخن میگفتند، زیرا وی مهربان بود و از آنچه برای ایرانیان نیکو بود، کوتاهی نمیکرد؛
داندامایف میگوید “کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراتوری جهانی بود. به سنت و ادیان سرزمینهای فتح شده احترام میگذاشت. پارسیها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودیها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش میدانستند. گزنفون در کورشنامه خود، او را حکمرانی آرمانی و ایدهآل توصیف میکند”.
والتر هینتس، میگوید: “کوروش سه امپراتوری را ساقط کرده بود: ماد، لیدیه و بابل. آیندگان فراموش نکردند که کوروش هیچکدام از سه فرمانروا، نه آستیاگ، نه کرزوس و نه نبونعید را نکشت، بلکه به تبعید آنها بسنده کرد و حتی برای آنها زندگی شاهانهای فراهم آورد. این رفتار در جهان باستان بیسابقه بود و تا زمان کوروش هرگز اتفاق نیفتاده بود”.
فتوحات کوروش کبیر
کوروش ابتدا علیه ایشتوویگو، شاه ماد، به جنگ برخاست و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمکهایی که از درون سپاه ماد به او شد، هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس، شاه لیدیه را شکست داد و بهسوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته، شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآمد. کوروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و بهسوی پارت، زرنگ، هرات، خوارزم، باختر، سغد، گندار، ثهتَگوش و اَرخواتیش لشکر کشید. جزئیات این جنگها در تاریخ ثبت نشدهاست و اطلاع کمی درباره جزئیات این نبردها وجود دارد.
در بهار سال۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیده پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بودهاست و توسط یکی از فرماندهان کوروش بهنام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز۲۹ اکتبر سال۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطه عطفی بود که باعث ایجاد امپراتوری بزرگی در آسیای مرکزی و غربی شد و زمینه بازگشت یهودیان تبعیدی به میهنشان در سرزمین اسرائیل (کنعان) را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که پرستشگاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقرهای را که نبوکدنصر، شاه بابل، از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد.
استوانه کوروش، اولین منشور حقوق بشر
استوانه کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزله سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. در سال۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانه کوروش را به همه زبانهای رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد.
حکومتداری کوروش
كوروش بزرگ، کشورهای شکست خورده را وادار به فرمانبرداری نمیکرد و آنان میتوانستند فرمانروای خود را خود برگزینند،كه نام آن ساتراپ (ایالت) بود. ساتراپهای امپراتوری ایران همان آزادی گزینشی را دارا بودند كه امروزه در ایالات متحده آمریكا میبینیم.
هوشمندی کورش بزرگ، برآیند آمیختگی دو تیرهی بزرگ آریایی، پارس و ماد (ماد برابر با آذریان و کُردان) بود. آمیختگی این دو تیره ایران بزرگ را ساخت ، کورش بزرگ را پدید آورد و در كارنامهی جهان شگفتی آفرید. این آمیختگی پارس و ماد یا پارس و آذری و كُرد ، هرگز جدا شدنی نیست و یک پارچگی این بوم را در پناه خود دارد.
مرگ کوروش
هرودوت گزارش میدهد که کوروش در جنگ با ماساگتها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را بیشتر مورخان جدید رد میکنند و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است.
تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره میکند، دو لوح و سند گلی یافت شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن “نهمین سال کورش، شاه کشورها” را نشان میدهد. سند دوم که مربوط به سیویکم اوت۵۳۰ پیش از میلاد است، “سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها” را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان میدهند که کوروش در فاصله بین ۱۲تا۳۱ اوت سال۵۳۰ پیش از میلاد درگذشتهاست یا حداقل، خبر مرگ وی و برتختنشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیدهاست.
و چنین گفت کورش بزرگ، آن ابر مرد كارنامه تاریخ جهان؛
“فرمان دادم تا كالبدم را بدون تاپوت (تابوت) و مومیایی به خاك به سپارند ، تا پاره های تنم ، خاک ایران را درست كند”.
روانش شاد و زاد روز آن مرد بزرگ تاریخ ایران ایران بر همگی خجسته باد.