در سالروز درگذشت جگرسوز سردار ملی
در اثر تیر خیانت‌پیشه گان و مزدوران ارتجاع دوران
در ۲۵ آبان ۱۲۹۳
۲۵آبان سالروز درگذشت ستارخان، سردار ملی و پیشتاز نیروی مسلح انقلاب مشروطیت ایران است. سرنوشت ستارخان، هم‌چون زندگی و نبردهایش برای آزادی، در تاریخ به‌نشانه و سمبلی از انقلاب مشروطیت تبدیل شده است.
ستارخان در یکی از درخشان‌ترین فرازهای ماندگار و تاریخی زندگیش در سخت‌ترین شرایط انقلاب مشروطه، با رشادت و فداکاری تعداد اندکی از یارانش، تعادل را چرخاند و بیرقهای سفید تسلیم را از سردر خانه‌ها انداخت و با برافروختن شعله‌های مقاومت و انقلاب در کوی امیرخیز تبریز، نقشی بی‌بدیل در پیروزی انقلاب مشروطه داشت.
دشمنان آزادی مردم ایران و میوه‌چینان انقلاب، بعد از روی کارآمدن دولت سپهدار تنکابنی با طرح توطئه‌یی رذیلانه، سردار ملی را به پارک اتابک تهران بردند و آنجا بود که ستارخان بعد از خلع‌سلاح در جریان یک درگیری مجروح و ۴سال بعد چشم از جهان فروبست.
مسعود رجوی
از پیام به‌مناسبت سالگرد انقلاب مشروطه ـ ۱۳مرداد۱۳۷۶
پاکسازی صفوف جنبش از متحدان و همدستان دشمن
درصدر تجربه‌های کهنه ناشدنی انقلاب مشروطه قرار دارد
از صدرمشروطه تا امروز مسأله این است که
صرف دم زدن از آزادی یا صلح و وطن خواهی
یا سردادن شعارهای وحدت به‌طور کلی کافی نبوده و نیست
آن چه ضروری بوده و هست همانا قدم برداشتن عملی برضد استبداد
درهم شکستن طلسم و ماشین جنگ و سرکوب
و ارائه مسیر مشخص مقاومت و محور مشخص وحدت
وپرداختن بهای آن در صحنه سیاسی و نظامی است
آنها که از آزادی و دموکراسی دم می‌زنند
ولی خواهان حفظ اساس نظام استبدادی هستند
در شمار بدترین خائنان به جنبش آزادیخواهی قرار می‌گیرند
گرچه انقلاب مشروطه به‌دلیل نارساییهای شرایط عینی و به‌خاطر خیانتها و ندانم‌کاری‌های شناخته شده به ثمر پایدار سیاسی نرسید و به تحول عمیق اجتماعی راه نبرد، اما درهم شکستن ثبات استبداد دیرین و تحولات سیاسی و فرهنگی پس از آن، گنجینه‌یی بی‌بدیل از تجربه‌های ذیقیمت به ارمغان آورد و راهگشای جنبشها و مبارزات رهایی‌بخش مردم ایران در مقاطع بعدی گردید. به شکلی که صف‌آرایی نیروهای سیاسی و اجتماعی، خواستهای اساسی و مشترک ملی و سنتها و شیوه‌های مبارزه را در مقاطع بعدی می‌توان در آینه تجارب انقلاب مشروطه دید و از فرهنگ غنی و پربار آن با در نظر گرفتن تفاوتها و پیشرفت شرایط عینی و ذهنی درسها گرفت.
وحدت عمل استبداد حاکم و آخوندهای مرتجع برضد جنبش آزادیخواهی و مردم‌سالاری دموکراسی، جایگاه بی‌بدیل مقاومت و فداکاری در راه آزادی، ضرورت راهیابی عملی برای پیشبرد اهداف انقلاب و مهمتر از همه پاکسازی صفوف جنبش از متحدان و همدستان دشمن، درصدر این تجربه‌های کهنه ناشدنی قرار دارند. امروزه کمتر کسی در دشمنی آخوندهای ارتجاعی با اساس جنبش مشروطه تردید می‌کند ولی نباید از یاد برد که به روایت تاریخ مشروطه، آنان» تا دیرگاهی رشته کارها «را» در همه جا «در دست داشتند، حال آن‌که جز فریب مردم کاری نمی‌کردند و» درآمدنشان به مشروطه‌خواهی به آرزوی رواج ًشریعتً و پیشرفت دستگاه خودشان می‌بود. سپس عنوان ً مشروعهً را به میان آوردند و دیر یا زود از میان مشروطه خواهان به کنار رفتند .
ملاحظه می‌شود که از صدرمشروطه تا امروز، مسأله این است که صرف دم زدن از آزادی یا صلح و وطن خواهی و حتی دم زدن از جان‌فشانی و مبارزه یا سردادن شعارهای وحدت به‌طور کلی، کافی نبوده و نیست. آن چه ضروری بوده و هست همانا قدم برداشتن عملی برضد استبداد، درهم شکستن طلسم و ماشین جنگ و سرکوب و ارائه مسیر مشخص مقاومت و محور مشخص وحدت و پرداختن بهای آن در صحنه سیاسی و نظامی است. هم‌چنان که تاریخ مشروطه درباره سرداران و پیشگامان فداکارش نوشته است که آنان: » با سرهای پرشور و دلهای پاک به کوشش برخاسته جز پیشرفت کار را نمی‌خواستند و از جان فشانی باز نمی‌ایستادند. سردستگان که در پشت سنگر می‌کوشیدند و پول و نان و افزار می بسیجیدند همگی دل به مشروطه داشته بهر خود سودی نمی‌خواستند. ستارخان و باقرخان باهم برادرانه راه می‌رفتند .
در این میان معیار صدق و صفای هر فرد یا نیروی سیاسی در سردادن شعارهای خوش ظاهر نیز همانا رابطه و سمت گیری سیاسی مشخصی است که در صف‌بندی بین استبداد خونخوار حاکم و مجاهدان و رزمندگان پاکباز راه آزادی پیدا می‌کند. از همین رو آنها که از آزادی و دموکراسی دم می‌زنند ولی خواهان حفظ اساس نظام استبدادی هستند، در شمار بدترین خائنان به جنبش آزادیخواهی قرار می‌گیرند و در شرایط بحرانی در ردیف سرسپرده‌ترین عوامل دیکتاتوری به حفظ سلطه لرزانش مدد می‌رسانند. هم‌چنان که در جنبش مشروطه نیز بودند میانه بازان و میانجیگرانی که برایشان» برپا ماندن دربار قاجاری پناهگاه بزرگی بود  . اینان به میان افتاده برای پیشرفت کار خود تلاشهایی می‌کردند و چون سرمایه‌شان فریبکاری و دغلبازی بود، سنگ راه آزادیخواهان شده کارهای آنان را می‌آشفتند. 
 
لطفا به اشتراک بگذارید:
🙏لطفا به اشتراک بگذارید