مردم ایران هیچ بخش، جناح، یا باند حکومت آخوندی را نمیخواهند، این واقعیتی است که در قیام سراسری سالهای گذشته و بهویژه در قیام ۱۴۰۱ بهاثبات رسیده، واقعیتی که خامنهای را بیش و پیش از هر کس دیگری وحشتزده کرده، دستوپا زدنهای نظام ولایتفقیه در بازارگرمی برای نمایش انتخابات هم چیزی جز تلاش برای گریز از این واقعیت نیست؛ اما خامنهای این هدف را با چه طرحی پیش میبرد؟
خامنهای تلاش میکند تا با مهرههای باند خودش و باند مغلوب، کارشناسان نظامش را در مقام اپوزیسیون به صحنه بفرستد تا با راه انداختن شوهای تبلیغاتی و نمایشهای مضحک، بازار انتخابات برای مذبلهای بنام مجلس نظامش را گرم کند،
یکی از این نمایشها راه انداختن مناظرههایی در دانشگاهها تحت عنوان انتخابات رقابتی است، که کارشناسان هر دو باند بعد از پریدن به همدیگر ته خط یکراه را نشان میدهند. شرکت در نمایش انتخابات.
خامنهای هم خودش با وقاحت و دجالگری شرکت نکردن در انتخابات نظامش را ضد دین خواند و گفت:
«هر کس با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی مخالفت کرده، با اسلام مخالفت کرده انتخابات یک وظیفه است»
یکی دیگر از راههای تلاش برای خروج از بحران بهانحراف بردن انرژیهای متکاثر شده در پس ارادهی تغییر است.
ازجمله عبدالکریمی از کارشناسان حکومتی در راهکار حتی خواهان کرنش امیرکبیر در برابر شاه مستبد قاجار شده و اینطور گفته: «صرف رأی دادن یا ندادن اوضاع را بهتر نمیکند» «اگر امیرکبیر بهجای مقابله با ناصرالدینشاه، درکی از ساختارها داشت و به اصلاح ساختارها میاندیشید، راهآهن و جاده میکشید، دانشگاه تأسیس میکرد و... زودتر به نتیجه میرسید»
پیام این کارشناس حکومتی این است با فساد و تباهی حکومت کاری نداشته باشید. بروید در همین حاکمیت بهاصلاح ساختار بیندیشد!!! اما کدام ساختار؟ ساختاری که اقتصادش در تیول خامنهای و سپاه تحت امرش است؟ ساختاری که بر چپاول و سرکوب مردم بناشده؟
واقعیت این است که حنای هیچیک از مهرههای باندهای غالب و مغلوب رژیم نزد مردم ایران رنگی ندارد. پیام مردم ایران واضح و روشن در قیامها و در فعالیتهای کانونهای شورشی قهرمان بیانشده و بازهم آتشینتر بیان خواهد شد که تمام ساختارهای دیکتاتوری آخوندی باید سرنگون شوند
لطفا به اشتراک بگذارید: