سلسله گفتار ابوالقاسم رضایی در مورد جایگاه مذهب در ایران آینده (شماره۱)
مذهب به عنوان یک نهاد اجتماعی در تاریخ ایران همواره یک نقش تأثیر گذار داشته‌است. اگر به تاریخ یک صد سال اخیر ایران نگاهی بیندازیم، می‌بینیم دین و مذهب در هرحال در جنبش‌های اجتماعی ایران نقشی خاص داشتند. یک رویکرد و درک عقب مانده و ارتجاعی از دین و بخصوص دین اسلام از همان آغاز جنبش مشروطه بر این جنبش سایه افکنده بود به نام مشروعه! این دیدگاه و نگرش از دین بعدها هم در حیات سیاسی ایران اثرات خود را باقی گذاشت. کما اینکه در جریان ملی شدن صنعت نفت، می بینیم کاشانی که مبلغ همین نگاه ارتجاعی به دین است در جبهه استعمار و استبداد حاکم قرار می‌گیرد.
اما بلوغ واقعی این نگرش به دین با آمدن خمینی به ایران و تحمیل حاکمیت ولایت فقیه بر میهن‌مان فرا رسید. خمینی یک استبداد مطلقه تحت لوای دین بر میهن‌مان حاکم کرد. این استبداد دینی بسا بی شرمانه‌تر و وحشی‌تر از حاکمیت مذهبی دوران قرون وسطی در  اروپا، تمام آزادیخواهان و دگراندیشان را سرکوب کرد. زنان را از حقوق‌شان محروم کرد، زندان‌ها را از مخالفان‌شان انباشت و بساط اعدام و شکنجه را در تمام مدت ۴۳ سال حکومتش در  ایران برقرار کرد.
اما در مقام عمل به بن بست رسید. نه تنها نتوانست روح شورش و عصیان جامعه ایران و آزادیخواهی را خاموش کند بلکه درتحمیل ایده‌ها و نگرشهای خود به جامعه هم به شدت شکست خورد.
اکنون سئوالی که بسیاری از مردان و زنان نسل جدید ایران می پرسند این است که آیا با پایان یافتن حاکمیت ولایت فقیه مذهب هم برای همیشه از بین خواهد رفت؟ آیا با توجه به عملکرد حکومت دینی در ایران، آیا دین و مذهب در آینده سیاسی ایران می توانند نقشی داشته باشند؟ تکلیف دین و مذهب و نیز نهادهای دینی در آینده ایران دمکراتیک چه خواهد شد؟ و انبوه سوالاتی دیگر.
این ها سوالاتی بودکه «تلویزیون ایران آزادی» آن را با آقای ابوالقاسم رضایی یکی از مسئولان  ارشد اپوزیسیون ایران در میان گذاشت. این مصاحبه در آبان ماه ۱۴۰۰ انجام شد. نظر به اهمیت جایگاه این بحث در قیام مردم ایران ، ما در سایت «ایران آزادی» برای آسانی کار خوانندگان علاقمند  بخش‌های اصلی پاسخ‌ها و دیدگاه‌های آقای رضایی را به صورت سلسله گفتار باز نشر می نماییم:
نقش مذهب در آینده ایران
«شما می دانید که ما مجاهدین در ائتلافی بنام شورای ملی مقاومت هستیم. به نظر شورای ملی مقاومت ايران، هيچ مذهبی در دولت آينده نقشی نخواهد داشت. قوانينی كه كشور با آن اداره ميشود مصوبه مجلس مؤسسان قانونگذاری است كه نمايندگانش منتخب آحاد مردم خواهند بود.
مهمترین وظيفه شورای ملي مقاومت پس ازسرنگونی رژيم برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان حداكثر طي ششماه است. مجلس موسسان هم قوانین پایه را می ریزد. وقتی پارلمان تشکیل شد در آنجا قوانین را جزئی‌تر خواهند کرد.
 و از آن پس همه چيز، چه فرم حكومت و چه محتوای حکومت و قوانين توسط اين مجلس تصويب خواهد شد، معمولا رسم است که برای انتخاب مجلس موسسان می‌گویند تعدادی، مثلا هر ۱۰۰هزار نفر، یک نماینده دارند. در مجلس مؤسسان همه اقشار و طبقات و مليت هاي ايراني با هر ایده و مذهب با هر مرام می توانند نمایندگان خودشان را در این مجلس بفرستند و در آنجا قوانین پایه ریزی بشود.
من تأکید می کنم ما نه در اسم حکومت و نه در فرم حکومت هیچ چیز را از قبل تعیین تکلیف نخواهیم کرد. یعنی در آنجا مشخص می شود. ممکن است شورای ملی مقاومت الان بگوید ما یک دولت موقت شش ماهه تشکیل می دهیم و اسم آن را هم گذاشتیم جمهوری دمکراتیک اسلامی، این فقط مربوط به همین دوره شش ماهه است.
شورای ملی مقاومت و مذهب
خلاصه تا آ‌نجا که به اعتقادات ما بر می گردد ما بعد از سرنگونی مذهب رسمی نداريم.
گفتنی است؛ تا آنجا كه به شورا و مجاهدين برميگردد، طبق طرحي كه ۳۶سال قبل تصويب كرده اند بطور خيلي روشن اعتقادات خود را  دراين زمينه اعلام كرده اند. دراين طرح آمده است:
«با اعتقاد به حاکمیت ملی، که از طریق اعمال اراده آزاد شهروندان تحقَّق می یابد، و عزم راسخ دربراندازی رژیم خمینی، که بر استبداد دینی و ارتجاع مذهبی استوار است.
با اعتقاد به آرای عمومی به عنوان اساس مشروعیت نظام آینده کشور، با تأکید بر «تساوی حقوق سیاسی واجتماعی همه آحاد ملّت» و ملغی شناختن «همه امتیازات جنسی و قومی و عقیدتی» و برابری همه شهروندان در مقابل قانون، صرفنظر از اعتقادات‌شان، با تأکید بر تضمین «حقوق فردی و اجتماعی مردم مصرح دراعلامیه جهانی حقوق بشر»، از جمله حق آزادی ادیان و مذاهب و منع هرگونه تفتیش عقیده که لازمه حفظ شئون و حیثیات انسانی است،
با تصریح بر این نکته که ضمن احترام به همه ادیان و مذاهب، هیچ دین و مذهبی را، به هیچ عنوان، دارای حق و امتیاز ویژه یی نمی شناسد و تبعیض در میان پیروان ادیان و مذاهب گوناگون را مردود می شمارد…».
دین رسمی نخواهیم داشت
هدف مان این است که حاکمیت مردم به دست خودشان باشد. یک وظیفه عاجل داریم و آن هم سرنگون کردن این رژیم ضدبشری است. ما نه می خواهیم دینی را بیاوریم و نه آئینی را بیاوریم. هیچکدام. مصوبه شورای ملی مقاومت، یعنی آن ائتلافی که ما هم جزء آن هستیم می گوید ماکزیمم شش ماه بعد از سرنگون کردن آخوندها، مجلس قانونگذاری ملی، باید با انتخابات آزاد تشکیل شود و بعد همه چیز را آن مجلس تعیین می کند.
ولی طبق تجربه این سالها پاسخ بنیادگرایی اسلامی، یعنی آن چیزی که الان مردم ما به آن دست به گریبان هستند، یک اسلام دمکراتیک است. همان اسلامی که النهایه به آزادی و برابری زنان در درون مجاهدین منجر شد. ما اساسا مخالف دین رسمی در کشور هستیم. همه ادیان آزاد هستند. این را هم امروز نمی‌گوییم در سال ۱۳۶۴، در طرحی که شورای ملی مقاومت تصویب کرده، طرح شورای ملی مقاومت درباره رابطه دولت موقت جمهوری دمکراتیک اسلامی با دین و مذهب، ما بالاخره منویات‌مان، اعتقادات خودمان را در قالب طرح ها و بیانیه ها و اطلاعیه ها به اطلاع مردم رساندیم.
البته اینها هیچ الزامی برای مجلس موسسان آینده ایجاد نمی کند. حتی در مواد شورای ملی مقاومت یک ماده واحده‌ای هست که می گوید تمامی مصوبات شورا فقط مربوط برای این شش ماه هست. ما طرح های زیادی دادیم، طرح خودمختاری کردستان، درباره آزادی ها و حقوق زنان، درباره دین و مذهب، طرح صلح، ولی اینها هیچ الزامی ایجاد نمی کند. فقط مربوط به آن دوره شش ماهه است.  تازه آقای مسعود رجوی مسئول شورا گفته است اگر می توانستیم این شش ماهه را هم کوتاه تر بکنیم، می کردیم.
چون ما ۴۲ و ۴۳ ساله است چنگ در چنگ با این رژيم مرتجع آخوندی هستیم. ما این آخوندهای مرتجع را از درون زندانهای زمان شاه می شناختیم. ارتجاع آنان را لمس کردیم. اینها از همانجا به ما مارک می‌زدند. از همانجا سفره غذایشان را از ما جدا کردند. از همانجا به ما می‌گفتند چون شما با مارکسسیت ها سر یک سفره می نشینید پس ما نمی توانیم با شما بنشینیم.
ما اصلا حرف شان را گوش نمی‌کردیم. یعنی اعتقاد نداشتیم. نه که بخواهیم بی محلی کنیم. یعنی با این روش و مرزبندی مخالف بودیم. بنیانگذار سازمان ما گفت مرزبندی اصلی بین استثمار کننده و استثمار شونده است. نه بین بی خدا و با خدا. چیزی که آخوندها می خواستند، این کار را بکنند. ما اگر این اسم را انتخاب کردیم دلائل مشخصی داشتیم.
اتفاقا جهت اطلاع‌تان و روشن شدن موضوع علت اینکه هوشیارانه ما اسم دولت موقت را جمهوری موقت دمکراتیک اسلامی گفتیم دقیقا به خاطر این بود که یکی از حربه ها را از دستش بگیریم. رژیم آخوندی از روز اول که آمد میخواست بگوید در جامعه مرزبندی بین اسلام و کفر است، هر کس با ما مخالف است کافر است و تحت عنوان کفر ملت را بکشد. ما میخواستیم این مرزبندی را برهم بزنیم. تا گفتیم بله جمهوری دمکراتیک اسلامی. این حربه را از او میخواستیم که بگیریم. اجازه ندهیم که این مرزبندی را جا بیندازد که تمامی مخالفین ما ضد اسلام هستند.
ادامه دارد    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید