وقتی روز سه شنبه ۲۳ خرداد۱۴۰۲ اعلام شد که ۵۲۵ تن از لردها و اعضای مجلس اعیان انگلستان از مقاومت ایران و قیام مردم برای آزادی و سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران حمایت کردند، قاعده آن بود که این خبر به یک طوفان خبری تبدیل شود. اما تیر و تبر سانسور از همان ابتدا بر گلوی این خبر قرار گرفت و ممنوع الانتشار شد!
رسانه‌هایی که از واق واق سگ فلان نماینده پارلمان برای بچه دیکتاتور سابق! انعکاسات خبری متعدد می دادند،یکباره صم بکم شدند و اصلا رفتند توی نخ خبر رییسی در ونزوئلا و میزان بلندی ریش سفرای طالبان در کشورهای دیگر و در بهترین حالت رفتند برای داستان سرایی برای پرونده اتمی.
حالا چرا؟ مگر چه اتفاقی در انگلستان افتاد که شایسته سانسور بود؟ داستان این است که در یکی بزرگترین کشور اروپایی و قویترین دمکراسی غربی یک اکثریت بزرگ از نمایندگانش که نماینده افکار عمومی هستند از مقاومت ایران و بطور خاص طرح ده ماده ای خانم مریم رجوی برای یک جمهوری دمکراتیک حمایت کردند.
سانسور به روش متمدنانه
اشکال کار چیست؟ مگر دفاع از دمکراسی در ایران چه اشکالی دارد؟ مگر همین رسانه ها و دولت‌های پشتیان شان مسئولیت خودشان را حراست از دمکراسی نمی دانند؟ پس چرا وقتی نوبت به دمکراسی در ایران رسیده و حرف جدی است، تیغ سانسور بلند می شود؟
واقعیت این است که قیام مردم ایران در ۱۴۰۲ و پیدا شدن چشم انداز سرنگونی، بسیاری از مارها خفته و افعی‌های درحال جان دادن را از خواب بیدار کرده بود. آنان به تصور اینکه سرنگونی امر سهل الوصولی شده و حالا باید برای سهم الارث از آینده ایران قد علم کرد، یکشبه مرد مبارز میدان شدند. کشورهای استعماری هم به فراخور منافع خودشان سعی در باد کردن و علم کردن این  جوجه‌های تازه سر از تخم در آورده شدند.
اما واقعیتی انکار ناپذیر در حیات سیاسی ایران وجود داشت و دارد که برای کسی قابل انکار و چشم پوشی نبود و آن وجود یک مقاومت و آلترناتیو سازمان یافته با ۴۴ سال مبارزه خونبار  بود.
این مقاومت تنها یک تضاد و یک دشمن را نشانه‌گیری کرده و سالهاست که دارد با استبداد دینی حاکم بر ایران می جنگد و چون باج به استعمار نمی‌دهد و حاضر نیست در خدمت منافع بیگانه در آید خوشایند هیچ کس نیست.
اکنون هم که در پرتو جانفشانی و تلاش شگفت آور یاران و هوادارانش درحال فتح بیشتر پارلمان‌های دنیاست، بازهم خوشایند اربابان رسانه و فارسی نویسان مزد بگیر نیست و از همین روست که فتح دو مجلس عوام و اعیان انگلیس مورد حرامزاده ترین نوع سانسور به قول زنده یاد شاملو قرار گرفت.
لردکوربت فقید یار دیرین مقاومت ایران در مورد حتمیت پیروزی مقاومت ایران خطاب به حاکمان تهران گفته بود:«توفان تغییر دموکراتیک در سراسر ایران به‌حرکت خواهد افتاد. تانک‌ها قادر نخواهند بود، دموکراسی را بکشند. خواستها را نمی‌توان بدار آویخت. شکنجه نمی‌تواند آنان را که خواستار احترام به حقوق‌بشر هستند، ساکت کند. دموکراسی، دیکتاتوری خشن شما را به لکه‌یی کثیف در صفحات کتاب تاریخ ایران تبدیل خواهد کرد».
واقعیت آن است که ما اکنون به آن روز که لردکوربت پیش بینی کرده بود نزدیک شدیم، رژیم ایران از هم اکنون به لکه کثیف صفحات تاریخ ایران تبدیل شده است و باقی مسیر هم حتما بزودی طی خواهد شد.
تردید نباید کرد همان طور که تانک ها نمی توانند جلوی آزادی و دمکراسی را بگیرند، سانسور و سانسورچی‌های عصر پست مدرنیزم هم نمی توانند جلوی دمیدن خورشید آزادی و رهایی در ایران را بگیرند.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید