در ایران اشغال‌شده و آخوندزده، دست روی هر موضوعی گذاشته می‌شود، بلادرنگ این پرسش تداعی می‌شود که به‌راستی هدف از حکومت و حاکمیت در این نظام چیست؟
کدام کشوری را در جهان سراغ داریم که بحرانهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن بیش از چهار دهه همواره رشد و استمرار داشته و میل به فروکش و کاستی نداشته باشند؟ مزید بر این، کدام کشور را در جهان سراغ داریم که دارای این‌چنین منابع سرمایه‌های طبیعی و کانی باشند؟ پس چرا نمودار بحرانها ــ خاصه سیاسی و اقتصادی ــ در ایران آخوندزده همواره در اوج‌اند؟ چرا بیش از چهار دهه است که بهای این بحرانهای در اوج را فقط مردم ایران می‌پردازند؟
آیا وظیفه‌ٔ حکومتها در علم سیاست چنین تعریف شده است؟
به‌راستی قدرتهای جهانی ــ اعم از سیاسی و اقتصادی ــ چه منافعی را در حاکمیت آخوندها میسر و ممکن می‌بینند که با وجود محکومیت‌های مستمر نقض فاحش حقوق‌بشر توسط این حکومت، جمله‌گی مشتاق مماشات با نظام ملایان و برقرار بودن آن بر اریکه‌ٔ قدرت سیاسی هستند؟
پاسخ همه‌ٔ پرسش‌های فوق این است که هدف از حکومت در نظام ملایان، حکم‌فرمانی و حکم‌روایی بر یک جغرافیا برای حداکثر بهره‌وری از منابع طبیعی و کانی و انسانی ایران است. هدف از حکومت کردن، خود حکومت کردن با داشتن اختیار تام آن در ید یک شخص و بازوهای متصل به آن است. هدف از حکومت، از دست ندادن یک فرصت بادآورده در خدمت سلطه‌ٔ مطلق نحله‌ٔ آخوند حکومتی است.
چنین هدفی از حکومت است که حاکمیت آخوندی با زعامت ولی‌فقیه، تمام بهره‌وری‌های ممکن را برای حفظ این نظام با شیوه‌های حداکثر سرکوب‌گری و زندان‌سازی، تروریسم داخلی و خارجی، حداکثر استثمار اقتصادی و معیشتی مردم، واگذاری سرمایه‌های ایران به بیگانگان و بزرگ‌ترین معاملات سیاسی و اقتصادی با آنان ممکن می‌سازد.
از این رو، بهبود وضعیت اقتصادی مردم ایران، منافع این نظام را تأمین نمی‌کند بلکه کلان‌معامله‌های سیاسی و اقتصادی و حراج دادن سرمایه‌های ایران به دست‌نشاندگان تروریستی‌اش، تأمین‌کننده‌های حفظ سطله‌ٔ مطلق آخوند حکومتی هستند.
از این رو انتخابات، مسخره‌ترین و مضحک‌ترین امری‌ست که در چنین نظامی با چنین هدفی از حکومت‌مداری، صورت می‌گیرد. انتخابات در این حاکمیت، ریش‌خند ولی‌فقیه به روندگان پای صندوق‌های رأی برای بازارگرمی سیرک حکومتی‌ست. به این اعتراف دیرهنگام و سوخته توجه کنید:
روزنامه حکومتی هم‌میهن، ۲تیر ۱۴۰۲، محسن مهرعلیزاده: «آنچه در انتخابات گذشته مشخص شد، این بود که انتخابات به شکل مهندسی‌شده بود. دلیلی که بنده انصراف دادم این بود که حضور بنده و یک اصلاح‌طلب دیگر، غیرگروه کسانی بودیم که دور هم و با هم آمده بودند که هر کدام نقشی را ایفا کنند تا رئیسی، رئیس دولت شود. ما نقش گرم‌کننده تنور را ایفا می‌کردیم».
حرف از بهبود اقتصادی زدن در نظام ملایان، اتخاذ عمدیِ لق‌لق زبان و اظهاری بی‌هیچ احساس مسئولیت در قبال آثار آن بر سرنوشت زندگی و کار مردمان است. حقیقتاً مواضع اقتصادی حکومتیان در نظام ولایت فقیه، یکی از مبتذل‌ترین نمایشات مهوع در راستای به‌سخره گرفتن زندگانی و معیشت مردم است؛ چرا که در هدف از حکومت ولایت فقیه، تنها امری که وجود نداشته و هیچ اهمیتی ندارد، حرمت انسانی و زندگانی و معیشت مردم است. یک اعتراف ناگزیر از هزاران نمونه در رسانه‌های حکومتی:
روزنامه جمهوری اسلامی، ۲تیر ۱۴۰۲: «در سال رشد تولید و مهار تورم، این روزها دوباره برخی اقلام اساسی و خوراکی، در موج جدید گرانی‌ها قرار گرفتند. در چنین شرایطی مدیران اقتصادی چگونه به خود جرأت می‌دهند از روند کاهشی تورم سخن به میان آورند؟».
اصل موضوع چه در سیاست و چه در اقتصاد و چه در اجتماع، این است که قومی به‌مثابه گرازی به مزرعه‌ٔ ایران زده است. هدف از حکومت، تداوم همین پوزارکشی بر جغرافیای ایران بوده است. همین پوزارکشی به‌عنوان یک سیاست هست که مطامع استعمارگران و مماشاتگران با نظام ولایت فقیه را همواره حریص معامله و رابطه با آن نگه می‌دارد؛ ضمناً سد راه به‌ثمر رسیدن قیامهای پیاپی مردم ایران می‌شود.
چنین واقعیتی علت نفرت روزافزون مردم از حاکمیت ملایان است که با هر قیامی، ریشه‌ها گسترانده و می‌گسترد تا در جای‌جای ایران‌زمین، سایه‌ٔ شوم آن را با نور قیامی ایران‌گستر، برای همیشه محو نماید.    
🙏لطفا به اشتراک بگذارید