اگر کلید‌واژه‌ها و اصطلاحاتی مانند «ام‌القرای تروریسم و بنیادگرایی»، «فاشیسم مذهبی»، «اختاپوس ارتجاع و تروریسم»، «سر مار بنیادگرایی»، «صدور تروریسم»، «توسعه‌طلبی» و... را در ادبیات و فرهنگ سیاسی حاکم بر مقاومت مردم ایران پی‌بگیریم، بی‌تردید به سازمان مجاهدین خلق ایران خواهیم رسید. این سازمان با شناختی عمیق و همه‌جانبه از نظام ولایت فقیه توانسته است همپای پیشبرد قیام و سرنگونی، نقشی روشنگرانه در افشای سیاست‌های بنیادگرایانه و تروریستی آن داشته باشد.

این شناخت عمیق و همه‌جانبه نه در آکادمی‌های دربسته، بنیادهای فکری با منافع سیاسی مشخص، یا در انزوای برج‌های عاج شبه روشنفکری، بلکه در متن عمل انقلابی به‌دست آمده است. محصول چنگ در چنگ شدن تمام‌عیار با این غدهٔ سرطانی در ایران و منطقه است.

سیاست‌ها و مواضعی که مجاهدین و شورای ملی مقاومت طی چهل‌واندی مقاومت تمام‌عیار اتخاذ کرده‌اند، ماحصل این شناخت است.

قائل‌شدن نقش هژمونیک برای زنان، برابری جنسیتی، پیگیری مصرانهٔ طرح صلح در جنگ خانمان‌سوز خمینی با عراق، تأسیس ارتش آزادیبخش، تمرکز یک‌سویه بر سرنگونی فاشیسم مذهبی و میدان ندادن به درگیریهای حیدر ـ نعمتی اثبات می‌کند که مجاهدین از آغاز می‌دانسته‌اند که این رژیم دارای خصیصه‌های ذاتی مانند زن‌ستیزی، بنیادگرایی، جنگ‌افروزی، توسعه‌طلبی و صدور تروریسم است. از این رو درست رو در روی آن قرار گرفته‌اند.

افشای «اختاپوس» در مواضع مقاومت ایران
امروز ممکن است برخی جریانهای فرصت‌طلب سیاسی بنا به مصلحت روز یا عمومیت یافتن بحران دخالت‌های جنگ‌افروزانهٔ خامنه‌ای و رژیمش در فلسطین واژگانی مانند «اختاپوس» یا «سر مار» را در ادبیات سیاسی خود به‌کار ببرند اما مشخص باشد که سرچشمهٔ آن به بهایی برمی‌گردد که مقاومت ایران برای جا انداختن این مفاهیم و کلید‌واژه‌ها پرداخته است.

در این مورد نمونه‌ها و اسناد فراوانی وجود دارد.

مسئول شورای ملی مقاومت، مسعود رجوی در ۲۵اسفند ۱۳۷۲ در پیامی نوشت:

«در سالگرد شهادت نقدی، بر ضرورت پایداری و همبستگی در برابر اختاپوس ارتجاع و تروریسم که قلبش در تهران می‌زند و پنجه‌های مرگبارش در این‌جا و آن‌جای جهان قربانی می‌گیرد تأکید می‌کنم» (نشریهٔ مجاهد. شمارهٔ ۳۳۶).

در سال ۱۳۷۶، در آستانهٔ برگزاری کنفرانس اسلامی، مسعود رجوی در یک مصاحبهٔ تلویزیونی گفت:

«ما همیشه گفته‌ایم که کانون بحران، تنش، صدور ارتجاع و تروریسم رژیم خمینی است. اختاپوس بنیادگرایی به مفهوم ارتجاع و صدور تروریسم، همین رژیم است» (نشریهٔ مجاهد ۳۹۶.۲۳دوشنبه آذر ۱۳۷۶).

باز در پیام مسعود رجوی به تاریخ ۵ فروردین ۱۳۸۶ شاهد موضع‌گیری مقاومت ایران نسبت به نادیده‌انگاری اختاپوس تروریسم بنیادگرایی از جانب مماشاتگران و ماله‌کشان هستیم:

«ننگ و نفرت بر آنان باد که در داخل یا خارج خانه دست در دست عفریت ارتجاع و بنیادگرایی و اختاپوس تروریسم و کشتار جمعی می‌گذارند که نفرین مجسم تاریخ ایران و این قسمت از جهان است» (نشریهٔ مجاهد شمارهٔ ۳۶۹. دوشنبه ۲۴آذر ۱۳۷۶)

یک سند ارزشمند تاریخی
به‌عنوان یک سند ارزشمند تاریخی اشاره می‌کنیم که مسعود رجوی در ملاقات اول دی ۱۳۷۳ با وزیر خارجهٔ وقت فرانسه، کلود شسون به‌طور صریح به «سر اختاپوس بنیادگرایی» پرداخت و آن را آدرس داد.

در این ملاقات که در نشریهٔ ایران‌زمین شمارهٔ ۳۱ (منتشر‌شده در ۱دی ۱۳۷۳) درج شده آمده است:

«آقای شسون ضمن تجلیل از مبارزه و مقاومت مجاهدین، افزود مبارزه شما برای مردم ایران و همهٔ کسانی که در خارج از ایران به آن می‌نگرند مایهٔ مباهات و افتخار است. من هم در سنین جوانی به‌عنوان یک رزمندهٔ مقاومت، ناگزیر میهن اشغال شده خود را ترک نمودم و بعد به لشکر لولکرک در مقاومت فرانسه پیوستم تا وطنم را آزاد کنم. در بیست سالگی برای آزادسازی فرانسه در عنوان فرمانده یک دسته تانک به خاک خودمان مراجعت کردم. ما با تانک به نرماندی و سپس به پاریس آمدیم و تا استراسبورگ پیش رفتیم. من هم مانند شما در جریان جنگ و مقاومت دوستان زیادی را از دست دادم. امیدوارم و مطمئنم که شما نیز روزی مثل من به کشور خودتان باز خواهید گشت. احترام من نسبت به مبارزه و مقاومت شما پیوسته زیادتر شده است...

آقای رجوی با یادآوری نقطه‌نظرهای اعلام شدهٔ آقای شسون دربارهٔ پدیدهٔ انتگریسم و تهدید قشریگری و ارتجاع مذهبی، از روشن‌بینی و اشراف وی تقدیر نمود و گفت: اکنون همهٔ سیاستمداران اروپایی به عیان می‌بینند که آنچه شما از سال‌ها پیش هم‌صدا با مقاومت ایران می‌گفتید به اثبات رسیده و قشریگری ناشی از دیکتاتوری مذهبی و تروریستی حاکم بر ایران از مصر و الجزایر گرفته تا آسیای مرکزی مبین یک تهدید واقعی است و البته واضح است که سر این اختاپوس در تهران و قم و نام دقیق آن خمینی‌گری و خمینی‌گرایی است...

آقای شسون ضمن تأکید بر اهمیت نقطه‌نظرات آقای رجوی دربارهٔ قشریگری و ارتجاع مذهبی، هر گونه استمالت و حمایت از قشریگری را تقبیح نمود و از عدم توجه کافی نسبت به پیامدهای قشریگری مذهبی در سیاست و مطبوعات اروپایی ابراز نگرانی نمود».

آدرس اختاپوس
در این مجموعه مواضع سیاسی که دهه‌های پیشین برمی‌گردد، بسیاری از جریانهای سیاسی در جوال جنگ‌افروزی این رژیم بودند و در مورد جنگ ۸ سالهٔ خمینی از ترم «دفاع مقدس!» استفاده می‌کردند. سیاست جهانی مماشات چشم بر روی دخالت‌های تروریستی نظام ولایت فقیه در امور کشورهای منطقه می‌بست و بمب‌گذاریهای جنایتکارانهٔ آن را ماله‌کشی و حاشا می‌کرد.

اکنون نیز این مقاومت ایران است که پیوسته بر نظرات اصولی پیشین خود پای می‌فشارد. «سر مار» یا به عبارت دیگر «قلب اختاپوس» بنیادگرایی و تروریسم را نباید در خارج از مرزهای ایران جست‌و‌جو کرد. این سر و قلب منحوس در تهران و قم قرار دارد.

روزی که جهان به این واقعیت اذعان کند آن روز جانهای بی‌گناه غیرنظامیان و اتباع مظلوم کشورهایی مانند فلسطین، یمن، عراق، لبنان، سوریه و... از آثار ویرانگر جنگهای بی‌حاصل و ساخته و پرداختهٔ فاشیسم مذهبی خلاص خواهد شد. آن روز دور نیست.

🙏لطفا به اشتراک بگذارید