اشرف تحت حفاظت آمریکا طبق کنوانسیون چهارم ژنو (جنگ سیاسی آمریکا علیه مجاهدین، جنگ نرم به‌منظور متلاشی کردن مجاهدین)، تیف 
برادر سیاوش در جلسات قبل به شرایط عراق پس از اشغال توسط آمریکا اشاره کردیم. در آن زمان رژیم تلاش کرد یک زورآزمایی با مجاهدین انجام دهد. شورای حکومتی عراق دستش بود. یک حکم از شورای حکومتی عراق گرفت. که مجاهدین ظرف یک ماه اخراج بشن. از آنجایی که یک حاکمیت دوگانه در عراق بود و آمریکا دست بالا را داشت، آمریکا جلوی این حکم شورای حکومتی پیچید. و به‌رغم تمام نفوذها رژیم نتوانست طرحش را پیش ببرد و مجاهدین را جا کن کند. تا جایی که یادم است رژیم دست به دامان آمریکا شد. آمریکایی که در آن زمان حفاظت مجاهدین را برعهده داشت. لطفاً در این رابطه برایمان توضیح دهید. 
قرارداد آتش‌بس با نیروهای اشغالگر (آمریکا) و تعهد حفاظت مجاهدین و ارتش آزادیبخش توسط آمریکا
در توافق ژنو بین رژیم و آمریکا برای نابودی مجاهدین در عراق واین‌که رژیم می‌خواست با انحراف جنگ به‌سمت مجاهدین و ارتش آزادیبخش آنها را به دست آمریکا نابود کند، پس از قرار داد آتش‌بس مجاهدین با آمریکا رژیم به‌شدت سوخت و به دامان آمریکا آویخت که ما را با شیوه‌های دیگر مانند برچسب تروریستی و فروپاشی نرم از صحنه سیاسی خارج و منهدم کند.
برادر سیاوش من این را متوجه می‌شوم که یک توافقی بوده است بین رژیم و آمریکا. آن زمان آمریکا مجاهدین را در لیست تروریستی قرار داده بود. رژیم روی میز آمریکا می‌گذارد که اینها تروریست هستند پس شما بمبارانشان کنید، بکشیدشان و شما تروریستها را کشته‌اید. این خط با شکست مواجه میشه. به‌رغم این‌که مجاهدین شهدایی در این جنگ داشتند. ضربات زیادی خوردند ولی در نهایت مجاهدین با مقاومت و ایستادگی شان و پافشاری بر خط اصولی‌شان که عدم تخاصم با آمریکا بود توانستند این خط را به شکست بکشانند. حالا شما می‌گویید رژیم و آمریکا می‌خواهند دوباره از این برچسب تروریستی برای فروپاشی مجاهدین استفاده کنند. چطور؟ 
 
برچسب تروریستی 
تلاش آمریکا جهت بازپرسی و تحقیق از مجاهدین اشرف . 
هم‌چنانکه قبلاً گفته شد آمریکا و رژیم در ژنو برای نابودی مجاهدین به توافق رسیده بودند و بر اساس آن پایگاههای ارتش آزادیبخش را به طرز وحشتناک بمباران کردند پس از شکست این توطئه نظامی آمریکا به شیوه های دیگری در جهت تلاشی و نابودی سازمان مجاهدین و ارتش آزادیبخش ادامه داد.
یکی از مهمترین کارهای آمریکا که به‌شدت مورد استقبال رژیم آخوندی بود تلاش برای زدن برچسب و اتهام تروریستی در عراق به مجاهدین در هر شکل و صورت بود . در این رابطه آمریکا با فرستادن ارگانهای بازجویی کننده مانند اف.بی.آی و سیا و ... جهت بازپرسی و تحقیق از تک‌تک مجاهدین به‌منظور یافتن یک عمل غیرقانونی از آنها از ابتدای تأسیس سازمان، اقدام کرد. ۱۶ ارگان اطلاعاتی از سوی آمریکا و سازمانهای بین‌المللی وارد اشرف شده و مدت ۹ماه با تک‌تک مجاهدین مصاحبه کردند و مشخص شد که حتی یک نفر هم ارتباط تروریستی نداشته است. در نتیجه بر همین اساس و در اثر فعالیت‌های طاقت‌فرسای خواهر مریم در سطح بین‌المللی در دفاع از مجاهدین، در تیر سال۱۳۸۳ دولت آمریکا به‌طور رسمی طی نامه‌یی اعلام کرد که تمامی مجاهدین مستقر در اشرف افراد حفاظت‌شده تحت کنوانسیون ۴ ژنو می‌باشند.
اعلام این موضوع هم نفی کننده لیست تروریستی خود آمریکا و در واقع زمینه اولیه برای خروج مجاهدین از لیست تروریستی آمریکا شد.در نتیجه این مسأله منجر به امضای یک توافقنامه بین آمریکا و تک‌تک مجاهدین شد.
بعد از سرنگونی دولت عراق در سال۱۳۸۲ رژیم دست باز در عراق پیدا کرد و از آنجا که مجاهدین و ارتش آزادیبخش دشمن اصلی رژیم بودند، رژیم طرح ریخت که هر طور شده مجاهدین مستقر در اشرف را در عراق منهدم کرده و از دور خارج کند .
اما حضور نیروهای آمریکایی در عراق و حاکمیت دوگانه عراق زمینه‌ای بود که مجاهدین توانستند از این شکاف برای مقابله با رژیم بهره بگیرند.از جمله مجاهدین توانستند از توافق آمریکا با تک‌تک مجاهدین بعد از استاتو که مسئولیت حفاظت از اشرف را برعهده آمریکا می‌گذاشت به‌صورت سدی در برابر رژیم آخوندی و نیروی تروریستی قدس استفاده کنند. و اجازه ندادند که رژیم بتواند اهداف شوم خود را عملی نماید.
برادر سیاوش ببینید عمق زد و بند با آمریکا چقدر بوده است که حتی بعد از مصاحبه با تک‌تک اشرفی‌ها توسط ۱۶ ارگان، طی ۹ماه، حاضرن پای قرارداد انفرادی با مجاهدین بیایند و اعلام کنند که هیچ‌کدام از اشرفی‌ها در تروریسم نقش نداشتند اما حاضر نیستند نام مجاهدین را از لیست تروریستی حذف کنند. این نشان دهندهٔ عمق زد و بند است، خیلی سال طول کشید تا بعدا، بعد از کارزارهای مختلف، مجاهدین توانستند اسم خودشان را از لیست در بیاورند. خب در همین راستا، در راستای همین زد و بندها من یادم است که آن زمان آمریکا محلی را راه انداخته بود به نام تیف، در همان کنار اشرف. این تیف داستانش چی بود؟ آمریکا می‌خواست چه خطی را با تیف پیش ببرد؟ 
 
۲. جنگ نرم
جنگ نرم آمریکا علیه مجاهدین با ارگانی به‌نام تیف در همدستی با رژیم 
آمریکا در یک زد و بند با رژیم آخوندی تصمیم به متلاشی کردن تشکیلات مجاهدین در یک جنگ نرم گرفته و در پوش حفاظت و گشتهایی که در اشرف می‌زدند تلاش می‌کردند که هر اندازه بتوانند نیروهای مجاهدین را با وعده و وعید های تو خالی جذب واز مجاهدین جدا کنند و به منطقه‌یی به‌نام دهکده آزادی در کنار محل استقرار نیروهای آمریکایی به نام تیف ببرند. وزارت اطلاعات در یک توطئه مشترک با آمریکا برای انهدام نرم مجاهدین خروجی تحت کنترل نیروهای آمریکایی (تیف) را از طریق عناصر نفوذی و به خدمت گرفتن کسانی که صفوف مبارزه را ترک کرده‌اند، به سرپل و کانونی برای شکار طعمه و توطئه‌چینی برضد مجاهدین و ارتش آزادیبخش تبدیل کرده و به‌منظور بازمصرف آنان تحت عنوان «اعضای سابق سازمان مجاهدین»، علیه مجاهدین و ارتش آزادیبخش با شکایتهای ساختگی پرونده‌سازی کنند.
مجاهدین گشت‌زنی در اشرف را خلاف استقلالشان دانسته و طی ملاقاتهایی گشت‌زنی را محدود به خارج از منطقه خودشان کردند.
برادر سیاوش، تیف ساخته شد. به ظاهر یک مقر آمریکایی، اسمش را هم گذاشته‌اند «دهکدهٔ آزادی». اما همین‌طور که گفتید رژیم خیلی زود جاپاهای خودش را ایجاد کرد. رژیم منتظر است، جاپایی ایجاد کند و از آن نقطه، حمله کند. از آن نقطه شکاف ایجاد کند. رژیم چطور از این وضعیت بهره‌برداری کرد؟ 
 
۳بهره‌برداری رژیم از تیف در یک هماهنگی و همکاری با آمریکا 
رژیم در یک زد و بند دیگر علیه مجاهدین وارتش آزادیبخش تلاش کرد تا عملاً تیف را به ارگانی برای وزارت اطلاعات آخوندی در اختیار رژیم آخوندی قرار دهد.
وزارت اطلاعات برای سوء‌استفاده از بریدگان جمع شده در تیف از هیچ کوششی علیه مجاهدین فروگذار نکرد.
از ضربه‌ای که رژیم در جریان آتش‌بس آمریکا با مجاهدین و به‌رسمت شناختن مجاهدین به‌عنوان افراد حفاظت‌شده خورد، با تمام توان جهت نفوذ در حاکمیت عراق مزدورانش را از ایران به عراق فرستاد
 
برادر سیاوش شما الآن خیلی خوب برگشتید به موضوع عراق. چون این، خیلی موضوع مهمی است، ظرفی است که مجاهدین در آن حضور داشتند. در همان ابتدا رژیم در شورای حکومتی نفوذ داشت. نفراتش را داشت. از طرف دیگر همان‌طور که خودتان هم اشاره کردید نیروهای رژیم، از پاسداران و بسیجی‌ها، اینها تحت عنوان زائر وارد عراق می‌شدند، در بین عامهٔ مردم خط رژیم را پیش می‌بردند. این خط چه بود؟ یعنی رژیم چطور می‌خواست پروسهٔ سیاسی در عراق را تحت تأثیر قرار دهد؟ 
دخالت رژیم در حاکمیت جدید عراق و نفوذ در ارکان قدرت 
بسیج احزاب وابسته به نامهای حزب الدعوه، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، سپاه بدر
آخوندها که پیشرفت پروسه سیاسی در عراق را به سود خود نمی‌بینند، تلاش می‌کنند تا سیاست‌های خود را به تمام و کمال به دولت عراق دیکته کنند و حفاظت و امنیت را به کمیته‌ها (شبه‌نظامیان مانند کمیته‌ها در ایران) بسپارند
سیاست رژیم آخوندها مداخلهٔ فعال در اوضاع بحرانی عراق پس از سرنگونی حکومت عراق و تلاش برای جلوگیری از ایجاد ثبات در عراق بود اطلاعات ایران میلیونها دلار برای تأثیرگذاری و اعمال هژمونی در مناطق جنوبی عراق متناسب با سیاست خود و اوضاع سیاسی عراق هزینه می‌کند. وزارت اطلاعات ایران برای شکل‌دادن به‌اوضاع سیاسی عراق تلاش می‌کند. سرویسهای اطلاعاتی ایران اقدام به‌توزیع هزاران کتاب و نشریات در این منطقه کرده و می‌کند و در آنجا اخباری بر سر زبانهاست مبنی بر این‌که تعدادی انبار مخفی در چند شهر جنوبی عراق با هماهنگی برخی ارگانهای سیاسی ساخته شده‌اند که صدها قطعه سلاح سنگین و نیمه‌سنگین و مواد منفجره در آنها انبار شده‌اند».
آخوندها در پی شکست در تحمیل هژمونی کامل خود بر عراق، به توسعه تروریسم و دامن‌زدن به بحران و جنگ داخلی ـ که خود را در انفجار مراقد امامان شیعه در سامره و روند فزاینده کشتار و ترور در سراسر عراق نشان دادـ روی آوردند 
در این رابطه توجه شما را به کلیپی حول دخالت‌های رژیم جلب می‌کنم
رژیم برای نفوذ در تمامی ارگانهای حکومتی بیش از ۳۳هزار نفر از سپاه پاسداران را با حقوق
مشخص برای تسلط بر ساختار حکومت جدید در عراق بسیج کرد. تا بتواند خط و خطوط خود را پیش برد.
هفته‌نامه الاهرام چاپ مصر در ۲۷آوریل نوشت: «در فوریه‌۲۰۰۳، چندین ‌هزار شبه‌نظامی شیعه از ایران به عراق نفوذ کردند.
هم‌چنین با دخالت در انتخابات و تقویت شبه‌نظامیان وابسته و ترور تمامی شخصیتهای تأثیرگذار و ملی عراقی از متخصصان و اساتید دانشگاه و اطبا و ... . . و جذب شیوخ و شخصیتهای عراق و بردن به ایران و وابسته کردن آنها به‌منظور نفوذ هر چه بیشتر در حاکمیت عراق .
برادر سیاوش می‌بینیم که رژیم از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. شاید بشود گفت لیست ۳۳هزار مزدبگیر سپاه در عراق به‌خوبی این تلاش را نشان می‌دهد. حساب کنید که یک حاکمیتی ۳۳هزار نفر را علناً دارد حقوق می‌دهد که در یک کشور دیگر دخالت کنند. اما یک موضوع، رژیم یک بار خواست عراق را در جنگ شکست دهد و سرنگون کند، نتوانست. در جنگ خلیج، بعد از اشغال کویت توسط عراق، دوباره رژیم آمد و خواست نفوذ کند و دولت عراق را سرنگون کند و باز نتوانست. حالا این بار دولت عراق خودش سرنگون شده است، اما می‌بینیم باز هم به‌رغم این‌که دولت عراق خودش سرنگون شده است، رژیم تمام تلاشش را می‌کند که در عراق نفوذ و حاکمیت پیدا کند، علت آن چیست؟‌
که البته روح و جوهر تمامی این تلاشهای با قیمت سنگین، اخراج مجاهدین از عراق بود . تا اگر نتوانستند در جریان بمبارانها ارتش آزادیبخش را از بین ببرند، لا اقل آنها را از عراق اخراج کنند.    

شهریور 26, 1401

پاسخ به سؤالات شما - دانش آموزان؛ نسل شورشی؛ دهه هشتادی‌ها - گفتگو با…

in پاسخ به سوالات

by Super User

دانش آموزان؛ نسل شورشی؛ دهه هشتادی‌ها این روزها شاهد اعتراضات دانش‌آموزان کلاس نهم و دوازدهم…
شهریور 26, 1401

پاسخ به سؤالات شما - دادگاه مسخره رژیم علیه رهبری مقاومت و مسئولان مجاهدین…

in پاسخ به سوالات

by Super User

دادگاه مسخره رژیم علیه رهبری مقاومت و مسئولان مجاهدین شنوندگان عزیز رادیو صدای مجاهد سلام…